نفر دوم: استاد مدتی بود که بر روی قانونی کار میکرد به اسم قانون بقای "گره" ، این قانون که بومی شده ی قانون بقای ماده و انرژی مرحوم انیشتین بود، به این صورت بیان میشود:/آ
گره در کار ازبین نمیرود فقط از جایی به جایی و از زمانی به زمانی منتقل میشود یا بصورتهای مختلف تبدیل میشود. (حکمتهای باربارینویی- فصل یازده)/آ
این قانون براساس واقعیتهای موجود در باربارینو تدوین شده بود و بیانگر این نکته بود که اگر کارها تا جایی خوب پیش رفت بدون هیچ گیر و مشکلی، نباید خیلی خوشحال بود و همیشه باید انتظار پیدا شدن گره ای در کار را داشت. بانو ژینولا در مقاله ی "شرح و بسط دیدگاههای استاد در باب گره" توضیح میدهد که استاد در کلاسهای درسش دو تبصره نیز به این نظریه اضافه کرده بود: /آ
الف) اگر گره ای در ابتدای کار پیدا شد خوشحال باش چون راحت تر حل میشود. /آ
ب) پیگیری و حساسیت بیش از حد ممکن است به پدیده ی "انباشتگی گره ای" منتهی شود. این پدیده به معنی انتقال و همگرا شدن گره های کوچک به سمت یک گره ی بزرگ احتمالا غیرقابل حل خواهد بود. /آ
مثال یک- شما برای یک فرصت مطالعاتی اقدام کرده اید مثلا هشت یا نه ماه قبل از زمان مورد نظر. دعوت نامه ای دارید معتبر همه چیز به نظر درست میرسد و همه به شما غبطه میخورند. ولی چنان در پیچ و خم کارهای اداری گیر میکنید که فکرش را نمیکرده اید. دوست شما از ابتدا به کارش گره افتاده بوده و بنابراین هشت یا نه ماه دیرتر از شما اقدام میکند و الان دو سه ماه است که رفته دنبال زندگیش و شما هنوز اندر خم یک کوچه اید. /آ
مثال دو- در رابطه با یک پروژه، نامه ای دارید که فکر میکنید اگر خودتان بروید دنبالش زودتر انجام میشود. با دوندگیهای خودتان، تمام کارهایش در دوساعت انجام میشود ولی بعد دو هفته در جایی گم و گور میشود. همکار دیگری دو هفته در انتظار میماند ولی کارش در دوساعت جمع و جور میشود. /آ
-----------------------------------------------------------
پ.ن.: این نظریه و مثالها خاص باربارینو است لطفا بی جهت به جاهای دیگر تعمیمش ندهید
گره در کار ازبین نمیرود فقط از جایی به جایی و از زمانی به زمانی منتقل میشود یا بصورتهای مختلف تبدیل میشود. (حکمتهای باربارینویی- فصل یازده)/آ
این قانون براساس واقعیتهای موجود در باربارینو تدوین شده بود و بیانگر این نکته بود که اگر کارها تا جایی خوب پیش رفت بدون هیچ گیر و مشکلی، نباید خیلی خوشحال بود و همیشه باید انتظار پیدا شدن گره ای در کار را داشت. بانو ژینولا در مقاله ی "شرح و بسط دیدگاههای استاد در باب گره" توضیح میدهد که استاد در کلاسهای درسش دو تبصره نیز به این نظریه اضافه کرده بود: /آ
الف) اگر گره ای در ابتدای کار پیدا شد خوشحال باش چون راحت تر حل میشود. /آ
ب) پیگیری و حساسیت بیش از حد ممکن است به پدیده ی "انباشتگی گره ای" منتهی شود. این پدیده به معنی انتقال و همگرا شدن گره های کوچک به سمت یک گره ی بزرگ احتمالا غیرقابل حل خواهد بود. /آ
مثال یک- شما برای یک فرصت مطالعاتی اقدام کرده اید مثلا هشت یا نه ماه قبل از زمان مورد نظر. دعوت نامه ای دارید معتبر همه چیز به نظر درست میرسد و همه به شما غبطه میخورند. ولی چنان در پیچ و خم کارهای اداری گیر میکنید که فکرش را نمیکرده اید. دوست شما از ابتدا به کارش گره افتاده بوده و بنابراین هشت یا نه ماه دیرتر از شما اقدام میکند و الان دو سه ماه است که رفته دنبال زندگیش و شما هنوز اندر خم یک کوچه اید. /آ
مثال دو- در رابطه با یک پروژه، نامه ای دارید که فکر میکنید اگر خودتان بروید دنبالش زودتر انجام میشود. با دوندگیهای خودتان، تمام کارهایش در دوساعت انجام میشود ولی بعد دو هفته در جایی گم و گور میشود. همکار دیگری دو هفته در انتظار میماند ولی کارش در دوساعت جمع و جور میشود. /آ
-----------------------------------------------------------
پ.ن.: این نظریه و مثالها خاص باربارینو است لطفا بی جهت به جاهای دیگر تعمیمش ندهید
No comments:
Post a Comment