نفر دوم: استاد معتقد بود که یکی از نشانه های یک جامعه ی ایده آل میتواند این باشد که آدمها به تلاش صادقانه ی یک تولید کننده ی نان خامه ای برای تولید بهترین محصول توجه کنند نه اینکه محصول تولید شده الزاما عالی از کار در آمده باشد. /آ
بانو ژینولا به عنوان یکی از شاگردان برجسته و اهل فکر استاد بر این تئوری سه انتقاد داشت: اول اینکه چه معیاری برای یک خریدار محصول وجود دارد که بفهمد تولید کننده در این راه صادقانه تلاش کرده است؟ و نبودن چنین معیاری باعث میشود که این نظریه کاربردی نباشد. دوم اینکه هرخریدار حق دارد که از بهترین محصول استفاده کند و به او ربطی ندارد که در این راه چقدر تلاش شده است. سوم اینکه ممکن است تولید کننده ای تلاش صادقانه ای داشته باشد ولی تخصص کافی نداشته باشد، آنوقت چه؟/آ
اما ویولا یکی دیگر از شاگردان، در مقاله ی "کاربردی یا تئوری؟" بر این نکته تاکید داشت که تئوری ها نشان دهنده ی سطح فکر آدمها و نوع نگاه آنها به زندگیست، نوعی نقشه ی راه است و حتی اگر کاملا عملی نشوند بازهم در ته ذهن آنها هشدارها و علائمی را ایجاد میکنند که نمودهایی بیرونی هم پیدا خواهند کرد و در نوع روابط با دیگران بدون شک موثر خواهند بود. و تئوری ای از نوع این تئوری استاد در حداقلی ترین حالت ممکن میتواند رنگ و بوی انسانی تری به روابط بین آدمها بدهد. در رابطه با تاثیر تئوری بر واقعیت مثالی را هم می آورد از زمانهای گذشته و از تاریخ باربارینو که فردی از ملاکین منطقه به دلیل آنکه زمان زیادی با چهارپایان سروکار داشته بود به نوعی تئوری بزغاله ای معتقد بود و آدمها را به عنوان بزغاله و گوسفند فرض میکرد. قطعا این جهان بینی او، باعث نمیشد که آدمهای اطرافش واقعا به چنین موجوداتی تبدیل شوند ولی در طرز رفتار او با دیگران موثر بود و نشان دهنده ی سقف درک و توقع او از زندگی بود. سرانجام، رسوب این دیدگاه در ذهنش باعث نوعی توهم برای او شد و چنانکه در تاریخ باربارینو ثبت است سرنوشتی غریب و توام با پارادوکس برایش رقم خورد: روزی بزغاله ای به او شاخ زد و به ته دره پرتش کرد. /آ
در این مقاله در رابطه با انتقادهای دوم و سوم بانو ژینولا نیز چنین گفته شده بود که در چنان جامعه ای ناخودآگاه نوعی سمپاتی بین آدمها برقرار خواهد شد و در نتیجه کسی به دنبال کاری نخواهد رفت که تخصصش را ندارد چون خود را در قبال دیگران مدیون میداند و از طرف دیگر اگر یکبار محصولی خوب از آب در نیامد دیگران با درک شرایط به دنبال حل مشکل خواهند بود و نه اعتراض و پرخاش. البته ویولا اعتراف میکند که رسیدن به چنین شرایطی مسلما کار دشواری است ولی دور از دسترس نخواهد بود. /آ
بانو ژینولا به عنوان یکی از شاگردان برجسته و اهل فکر استاد بر این تئوری سه انتقاد داشت: اول اینکه چه معیاری برای یک خریدار محصول وجود دارد که بفهمد تولید کننده در این راه صادقانه تلاش کرده است؟ و نبودن چنین معیاری باعث میشود که این نظریه کاربردی نباشد. دوم اینکه هرخریدار حق دارد که از بهترین محصول استفاده کند و به او ربطی ندارد که در این راه چقدر تلاش شده است. سوم اینکه ممکن است تولید کننده ای تلاش صادقانه ای داشته باشد ولی تخصص کافی نداشته باشد، آنوقت چه؟/آ
اما ویولا یکی دیگر از شاگردان، در مقاله ی "کاربردی یا تئوری؟" بر این نکته تاکید داشت که تئوری ها نشان دهنده ی سطح فکر آدمها و نوع نگاه آنها به زندگیست، نوعی نقشه ی راه است و حتی اگر کاملا عملی نشوند بازهم در ته ذهن آنها هشدارها و علائمی را ایجاد میکنند که نمودهایی بیرونی هم پیدا خواهند کرد و در نوع روابط با دیگران بدون شک موثر خواهند بود. و تئوری ای از نوع این تئوری استاد در حداقلی ترین حالت ممکن میتواند رنگ و بوی انسانی تری به روابط بین آدمها بدهد. در رابطه با تاثیر تئوری بر واقعیت مثالی را هم می آورد از زمانهای گذشته و از تاریخ باربارینو که فردی از ملاکین منطقه به دلیل آنکه زمان زیادی با چهارپایان سروکار داشته بود به نوعی تئوری بزغاله ای معتقد بود و آدمها را به عنوان بزغاله و گوسفند فرض میکرد. قطعا این جهان بینی او، باعث نمیشد که آدمهای اطرافش واقعا به چنین موجوداتی تبدیل شوند ولی در طرز رفتار او با دیگران موثر بود و نشان دهنده ی سقف درک و توقع او از زندگی بود. سرانجام، رسوب این دیدگاه در ذهنش باعث نوعی توهم برای او شد و چنانکه در تاریخ باربارینو ثبت است سرنوشتی غریب و توام با پارادوکس برایش رقم خورد: روزی بزغاله ای به او شاخ زد و به ته دره پرتش کرد. /آ
در این مقاله در رابطه با انتقادهای دوم و سوم بانو ژینولا نیز چنین گفته شده بود که در چنان جامعه ای ناخودآگاه نوعی سمپاتی بین آدمها برقرار خواهد شد و در نتیجه کسی به دنبال کاری نخواهد رفت که تخصصش را ندارد چون خود را در قبال دیگران مدیون میداند و از طرف دیگر اگر یکبار محصولی خوب از آب در نیامد دیگران با درک شرایط به دنبال حل مشکل خواهند بود و نه اعتراض و پرخاش. البته ویولا اعتراف میکند که رسیدن به چنین شرایطی مسلما کار دشواری است ولی دور از دسترس نخواهد بود. /آ
No comments:
Post a Comment