Monday, November 22, 2010

توهم

نفر دوم: ا
ژینولای عزیز مدتی است که میخواهم این حرفها را به تو بگویم ولی شاید هیچ زمانی از حالا مناسب تر نبوده است. واقعیتش این است که گاهی در زندگی روزهایی میرسد که فکر میکنی خیلی برای دیگران مهمی .  این توهمی است که هرازگاهی سروکله اش در زندگی آدم پیدا میشود. دلیل اصلی این فکر هم چیزی نیست جز اینکه دیگران برایت خیلی مهم هستند و تو فکر میکنی که برعکسش هم باید درست باشد. ولی میخواهم بگویم که اصلا اینطور نیست، یعنی دلیلی ندارد که اینطور باشد. دلیلی ندارد که یک ارتباط دوطرفه در این مقوله برقرار باشد. دیگری یا دیگرانی برای تو مهم هستند چون تو اینطور خواسته ای ولی از آن طرفش که دیگر دست تو نیست. فکر میکنی آدم مهمی هستی ولی بعد وقتی میبینی که دیگران خیلی ساده کوچکترین چیزها را در موردت فراموش میکنند آنوقت توی ذوقت میخورد و افسرده میشوی. مثل قضیه ی فاستینانو که فکر کنم خیلی خوب یادت مانده باشد...ا
حکمتهای باربارینویی- فصل ِ نامه ها- نامه ی هجدهم

No comments: