Saturday, April 9, 2011

دستان کودکان


نفر اول: در بروشوری خوانده ام : موسسه دستان کودکان. راستش اولین برداشتم قبل از اینکه دیکشنری دست بگیرم و عزمم را برای خواندن جلب کنم این بود که احتمالا باید موسسه ای باشد که درآن کودکان با دستانشان و به طبع آن ذهن خلاقشان می توانند چیزهای تازه ای خلق کنند احتمالا یک کارگاه خلاقیت !درادامه این بروشورآمده است : دستان قادرند نقاشی بکشند، کاردستی بسازند، نمایش بازی کنند، آوازبخوانند و حرف بزنند !

اما کم کم موضوع جذ اب تر شد. گوش کنید این مرکز از سال 2005 به صورت جدی کار خود را دراتریش شروع کرده این مرکز استفاده از دستان را به عنوان یک نوع زبان جدید که یادگیری آن مثل هرزبان دیگر می تواند زندگی هرکسی را متحول کند معرفی می کند و آن را برای زندگی هرفردی!! لازم می داند. زبان دستان همان زبان اشاره است که احتمالا در همه ی دنیا برای ناشنوایان وجود دارد اما تازگی این کار دراین است که کودکان و افراد شنوا را هم تشویق می کند که درکنار کم شنوایان و ناشنوایان این زبان تازه را فرابگیرند و برای این کار چنددلیل می آورد که ساده ترین و پیش پا افتاده ترین آن مساله انسانی و اینکه بشود به یک ناشنوا کمک کرد هست و در کنارآن اهداف دیگری وجود دارد که برای من جالب بود مثلا کمک به  کودکان مهاجر درهنگام ورود به کشورهای دیگر واینکه تا مدتها نمی توانند ارتباط سالم و معنی داری با کودکان همسن خود در مدرسه و بقیه جاها برقرار کنند درحالیکه اگر به این زبان مسلط باشند خواسته ها و منظور خود را می توانند برسانند و همین اعتماد به نفس آنها را درایجاد ارتباط بالا می برد و یا برای کودکان خردسالی که هنوز حرف زدن کامل را نیاموخته اند و یا ایجاد یک زبان و ارتباط رازگونه بین پدرو مادر با کودکشان یا کودکان با یکدیگر که می تواند کلی مفرح بوده و به عمق ارتباط بین افراد اضافه کند و در کنار همه ی این اهداف شاید بتوانیم بعد اعتقادی خودمان را هم اضافه کنیم که با دیدن و تجربه ساعتی بدون زبان و گوش بودن قدر نعمتی را که به رایگان و ساده از خدا دریافت کرده ایم را بیشتر بدانیم و در استفاده ی درستش بیشتر تلاش کنیم . به هرحال تصمیم داریم که بهار مقدمات این زبان را بیاموزد.

اما از همه ی اینها گذشته چیزی را که دراینجا بسیار بسیار دوست دارم همین است که افراد ناتوان به هرلحاظ را از سایرین نه تنها جدا نمی کنند بلکه تلاش دراین است که با تدابیرخاصی ارتباطات سالمی را بین همه گروهها و طبقات انسانی برقرار کنند . و تلاش فراوانی انجام می شود که افراد توانا را با زندگی و مشکلات افراد ناتوان جسمی درگیر کنند مثلا طرح ریزی برنامه هایی که درآن کودکان سالم روی ویلچر می نشینند و نکات حرکت با این وسیله درخیابانها و یا چگونگی خرید از فروشگاه و برداشتن اجناس از روی قفسه های بالایی  یا میوه ها را از داخل کارتونهای روی زمین را درقالب بازی های شاد تجربه می کنند و یا یادمی گیرند که اصول خط بریل چیست و چگونه می توان خواند و یا نوشت  که به نظر من بسیار کار ریشه ای و عمیقی است به اعتقاد من این کار نه تنها به برقراری ارتباط عمیق وایجاد مهارت در توجه به دیگران کمک می کند بلکه بچه ها را به نوعی برای حوادث غیرمترقبه و بحرانهایی که شکل زندگی انسان را به یکباره تغییر می دهد آماده می کند و هنگام رویارویی با این قبیل حوادث به یکباره کودک همه ی اعتماد به نفس و توان خودش را نمی بازد و احساس تسلیم و به زانودرآمدن نمی کند .

3 comments:

پریسا said...

خیلی خوشم اومد از ایده ی زیان اشاره برای شنواها. میتونی سایتش رو یرامون بگذاری؟ چدر خوبه که آدم یاد بگیره و در خاوناده تمرین کنه.‏

ارمغان said...

ای کاش این زبان شناسی رو برای ماهم می گذاشتند تا هممون از این ارتباط یاد بگیریم.چه زندگی ایده آلی ساخته می شه برای افراد ناتوان وقتی در کنار افراد سالم احساس بودن کنند

سمانه said...

منم همیشه دلم میخواسته زبان ناشنوایان و خط بریل را یاد بگیرم، یه مدت هم دنبالش بودم ولی به جایی نرسید، بعدش تصمیم گرفتم خودم کشفش کنم(!!!) ولی دنبالش ول شد. حالا شما برام خبر بیارین که چطوریه!!